افسانه هولوکاست، به یهودیان اجازه مى دهد تا میلیاردها دلار
از آلمان و دیگر کشورها غرامت بگیرند. صهیونیستها همچنین
سعی دارند با این مستمسک اذهان مردم آمریکاى شمالى و
اروپا را براى پذیرش دردمنشى ها و خشونت هاى اسرائیل آماده
کنند.
احداث موزه در اقصی نقاط جهان می باشد. یکی از مشهورترین این
موزه ها، موزه هولوکاست در بیت المقدس(اورشلیم) است. ساختمان
موزه در دامنه تپه ای مشرف به روستای “اینکریم” قرارگرفته است.
این مکان توسط موشه سفدی، معمار مشهور یهودی طراحی شده است.
بنای موزه تاریخ هولوکاست نتیجه پروژه طرح توسعه ده ساله و ۱۰۰
میلیون دلاری بنیاد “یاد واشم” ( Yad Vashem) است که در فضایی
بالغ بر ۷۵۰۰۰ مترمربع تعبیه شده است. این پروژه در مارس ۲۰۰۵
میلادی به اتمام رسید.
موشه سفدی در طراحی این ساختمان به این موضوع واقف بود که موضوع
“آدم سوزی” نمونه مشابه ای ندارد و بنابراین ساختمان آن نیز نمی تواند
از نمونه های مشابه پیروی کند. در انتهای بنا، دیوارهای کناری ساختمان از
یکدیگر باز شده و با خم شدن به بیرون شکل دو بال را بوجود آورده است.
این فرم تاکیدی استعاری برادامه زندگی بعد از تجربه مرگ است.قسمت
اعظم بدنه اصلی موزه که از بتن و شیشه ساخته شده، در زیر تپه پنهان شده
است. و با نشان دادن بخشی از ستون فقرات ۱۵۰ متری خود توانسته است
بصورتی ملموس ابعاد واقعی خود را به بیننده منتقل کند.
در انتهای موزه، “سالن اسامی” فضایی دراماتیک بوجود آورده است. یک سازه
مخروطی ۹ متری که انتهای آن به سمت آسمان باز است، محل ثبت اسامی
میلیونها یهودی قربانی هولوکاست است. یک مخروط معکوس که از داخل یک
سنگ طبیعی کنده کاری شده و به احترام قربانیانی که هیچگاه شناخته نشدند
ساخته شده است.مجموعه ی گالری ها با نور طبیعی و از طریق شکاف سقفی
که در ارتفاع ۱۸ متری قراردارد روشن می شوند.
این گالری ها در طول یک مسیر خطی پیاده که در خاک فرو رفته قرارگرفته اند
هنگامیکه وارد موزه می شوید گالریها از نظر پنهان هستند، و به مرور که در مسیر
قدم می گذارید بسته به موضوع و تاریخ هولوکاست گالری ها نمایان می گردند.
***خدمات کمپانی گوگل به موزه تاریخ هولوکاست
گرایش صهیونیستی مدیران گوگل تاکنون به کرات برای اهل فن به اثبات رسیده
است.در هشتم ماه مارس ۲۰۱۲ سایت خبری یهود در یکی از تیترهای خود نوشت:
شیمون پرز مستند شرح مصور زندگی خود را بصورت سه بعدی از گوگل هدیه
گرفت (Peres receives 3D tour of his life at Google ).
در شرح خبر چنین آمده بود: بنیانگذار گوگل مستند سه بعدی اهم وقایع زندگی
پرز را هنگام بازدید وی از ” دره سلیکون” (نام ناحیه ای در جنوب غربی سانفرانسیسکو
که شرکتهای بزرگ کامپیوتری جهان در آنجا متمرکز هستند) به پرز هدیه داد.. نکته
حائز اهمیت در این بازدید ، درخواست شارون از بنیانگذار گوگل بود که چنین بیان
شده بود: “من خواستار هرچه عمیق تر شدن هماهنگی گوگل با اسرائیل و انجمن
یهودیان مقیم آمریکا هستم”.
یکی دیگر از اقدامات کمپانی گوگل، همکاری با موزه تاریخ هولوکاست در بیت
المقدس است. شرکت گوگل بزرگترین موتور جستجوی دنیا، با همکاری موزه
هولوکاست “یاد واشم”، پروژه مشترکی را آغاز کرده است که قرار است طی آن
تمام آرشیو این مؤسسه که ادعا میشود مرتبط با افسانه هولوکاست است در
یکی از سرورهای گوگل ذخیره شود.
“آونر شالو”، رئیس مؤسسه یاد واشم، در یک کنفرانس خبری که در دفتر گوگل در
مرکز تلآویو برگزار شد، گفت: این اقدام، به منزله آغاز فصل جدیدی در
توانمندیهای ما در امر توزیع اطلاعات است و این امکان را فراهم میآورد که
کاربران محترم دسترسی هرچه سودمندتری به پایگاه داده “یاد واشم” داشته باشند.
در اولین مرحله از همکاری گوگل در پروژه یادواره هولوکاست، نزدیک به ۱۳۰ هزار
عکس با کیفیت بالا، روی یکی از سرورهای گوگل ذخیره شد و امکان اضافه کردن
نظر نیز برای کاربران، از جمله پیشینه تاریخی عکس و داستانهای شخصی خانوادگی
، در نظر گرفته شد. دو سال پیش، گوگل و یاد واشم اولین پروژه مشترک خود،
یعنی کانال یوتیوب را آغاز کردند.
پروفسور روبر فوریسون، استاد دانشگاه معروف «لیون» فرانسه و کارشناس عالی
رتبه بررسی و ارزیابی اسناد و مدارک تاریخی، با شهرتی جهانی است. او تحقیقات
علمی و مستند خود را در کتابی با عنوان «اتاق های گاز، واقعیت یا افسانه؟» جمع
آوری کرد. فوریسون هزاران سند را در این زمینه بررسی کرده است و طی سال ها
تحقیق، از تمامی مراکز مورد ادعای صهیونیست ها، نظیر اتاق های گاز، موزه ساختگی
کوره های آدم سوزی بازدید کرده و با صدها شاهد به گفت وگوی دقیق و علمی پرداخته
و در نهایت بدون کمترین تحلیل و تنها به زبان اسناد، نشان داده است که ماجرای
کشتار یهودیان در آلمان نازی یک دروغ بزرگ تاریخی و فریب شرم آور افکار عمومی
است.
چیزی که از صهیونیست های وحشی به هیچوجه دور از انتظار نیست. به عنوان
مثال، فوریسون به عکس های ساختگی از اتاق های گاز مورد ادعای صهیونیست ها
اشاره کرده و ضمن رد این ادعا با استناد به مدارک غیرقابل انکار، با تعجب می پرسد
، اگر این عکس ها واقعی است، چگونه سربازان آلمانی- مورد ادعا- بدون ماسک و
بی آن که کمترین پوششی بر دهان، بینی و چشم خود داشته باشند در اتاق های
مالامال از گازهای کشنده ایستاده و بر جان کندن یهودیان محکوم نظارت می کنند؟!
و یا، درباره یکی دیگر از عکس های مورد ادعای صهیونیست ها که جمعی از یهودیان
را در محاصره چند تانک نشان می دهد، با ارائه اسناد و شواهدی خواندنی و غیرقابل
تردید، نشان می دهد که تانک ها در این عکس، انگلیسی هستند نه آلمانی و…
***اقدام تأمل برانگیز سازمان ملل متحد
در اول نوامبر سال ۲۰۰۵، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامهای که
به پیشنهاد ایالات متحده، استرالیا، اسرائیل، کانادا و روسیه حمایت ۱۰۴ کشور و با
اجماع تصویب شد، انکار هولوکاست را قابل پذیرش ندانست و بیست و هفتم ژانویه
را برای یادبود قربانیان آن فاجعه، روز جهانی یادمان هولوکاست نامگذاری کرد.
***چرا باید موزه هولوکاست ایجاد شود؟
سوء استفاده از گرایش هاى فطرى بشر به حمایت از مظلوم، رساترین تعبیرى است
که مى توان آن را محور همه فعالیت هاى جنبش صهیونیسم در طى قرن بیستم
دانست؛ مفهومى که در ایجاد دولت نامشروع صهیونیستى در فلسطین و تحکیم پایه
هاى آن، بسیار مؤثر بوده و یهودیان با تمسک به این شیوه تا کنون توانسته اند بر
تمامى جنایت ها، قانون شکنى ها و فزون خواهى هاى خود در سرتاسر جهان سرپوش
گذارند.
راه اندازی موزه های متعدد هولوکاست در اقصی نقاط جهان نیز حاوی همین پیغام
است. افسانه هولوکاست، به یهودیان اجازه مى دهد تا میلیاردها دلار از آلمان و
دیگر کشورها غرامت بگیرند. هولوکاست همچنین اذهان مردم آمریکاى شمالى و
اروپا را براى پذیرش ددمنشى ها و خشونت هاى اسرائیل آماده مى کند».
مقام معظم رهبرى در تحلیلى جامع و شیوا از نحوه شگردهاى تبلیغاتى
صهیونیست ها و اهدافى که آنان از مظلوم نمایى یهود و طرح کوره هاى آدم سوزى
دنبال مى کنند، مى گوید: «صهیونیست ها از اول کار، یک شگرد تبلیغى را انتخاب
کردند که عبارت است از مظلوم نمایى. براى مظلوم نمایى، داستان ها و افسانه هاى
فراوانى جعل شد؛ خبرهایى ساخته شد و تلاش هاى بى وقفه اى انجام گرفت. اینها
مسئله نگرانى روانى یهودیان را مطرح کردند و گفتند چون یهودى ها در طول قرن هاى
متمادى زیر فشار بودند، از لحاظ روانى دچار نگرانى اند و به امنیت روانى احتیاج دارند.
صهیونیست ها در مذاکرات با سران کشورهاى غربى و بعدها در گفت وگوهاى خود با
کشورهاى اسلامى و عربى، مسئله امنیت روانى را مطرح کردند و گفتند ما به امنیت
روانى احتیاج داریم و باید امنیت روانى ما تأمین شود.
هر اقدامى بخواهد انجام بگیرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه امنیت روانى، مى توانند
آن را خنثى کنند. شما وقتى سرزمین را از دست مى دهید، مى دانید چه چیزى را از دست
داده اید؛ اما وقتى مى خواهید خواسته اسرائیل را در مورد امنیت روانى برآورده کنید،
نمى دانید تا کجا باید تسلیم شوید و تا کجا باید امتیاز بدهید.
این امتیازدهى، پایانى ندارد؛ مرتب باید امتیاز داد. تجربه اروپا در این مورد، عبرت آموز
است. دولت آلمان، صد و پنجاه میلیارد مارک به عنوان خسارت به یهودى ها داد؛ اما
خسارت یهودیان از آلمان، هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبکارند و باید به
آنها داده شود! آن چه یهودى ها با آلمان کردند، کم و بیش با برخى کشورهاى اروپایى
دیگر – مثل اتریش، سوئیس، فرانسه، حتى تا چند سال قبل با واتیکان – نیز انجام دادند؛
همه باید خسارت بدهند؛ این خسارت تمام شدنى نیست! همه سیاست مداران، خبرنگاران
، روشنفکران، کارگزاران و نخبگان غرب باید در مقابل بناى یادبود کوره آدم سوزى سر
تعظیم فرود بیاورند؛ یعنى همه، داستانى را که اصل صحت آن معلوم نیست، مورد تأکید
قرار دهند و خود را بدهکار آن داستان قلمداد کنند. اینها روش هایى است که در تبلیغ دارند
و همه معطوف به مظلوم نمایى است».
پولهای مالیات دهندگان آمریکایی صرف موزهها و دیگر یادبودهای “هولوکاستی ” میشود
پرفسور ری گودوین، استاد تاریخ در دانشگاههای آمریکا می گوید: اسرائیل در
سال ۱۹۴۸ و بیشتر به علت همدردیهایی فزایندهای که بر اساس این ادعاهای
احمقانه در مورد نسلکشی مطرح گشته بودند، تشکیل شد. انگلستان سرزمین
فلسطین را به صهیونیستها داد تا در آن میهنی برای یهودیها ایجاد نمایند.
فلسطینیها نیز به مانند آلمانها قربانی این دروغ بزرگ شدند و از آن زمان به
بعد از خانه خود آواره شده و تحت شکنجه قرار گرفتند. آنها نه تنها قربانی
صهیونیسم بلکه قربانی جهانی جاهل و گمراه شدهاند که نمیخواهد شکوهها و
رنجهای آنها را بشنود – جهانی که نمیخواهد چندین دهه بیعدالتی را پایان
بخشد.
دولت آمریکا و شبکههای جهانی نقشی اساسی در پیدایش افسانه نسلکشی
ایفاء نمودند. از آن رو است که هر دوی این نهادها به یافتههای مکتب تاریخ
حقیقی پشت کردهاند و به همین دلیل است که آنها بر حملات صورت گرفته
علیه فلسطینیها و محققین مکتب تاریخ حقیقی بیتفاوت ماندهاند. این دو
نهاد در تلاشند تا نظریههای نابودی و نسلکشی یهودیان را بیش از پیش ترویج
کنند. چندین ایالت “آموزش هولوکاست ” را در مدارس اجباری کردهاند؛ پولهای
مالیات دهندگان آمریکایی صرف موزهها و دیگر یادبودهای “هولوکاستی ” میشوند.
هیچ لابی سیاسی در آمریکا نمیتواند بیش از کمیته فعالیت سیاسی یهودی بر
انتخاب یا عزل نامزدهای سیاسی تأثیر گذارد.
اینها عوامل استقرار افسانه هولوکاست هستند و نشان میدهند که چرا سیاستمداران
درباره این موضوع سکوت پیشه کردهاند. سازمانهای یهودی به طور مداومی سطوح
مختلف دولت را تحت فشار میگذارند تا قانونهایی را بپزیرند که بر اساس آنها تردید
و یا زیر سؤال بردن هولوکاست جریمههای مالی سنگین و حبسهای طولانی مدت به
دنبال خواهد داشت. تلاشهای آنها در بسیاری از کشورهای خارجی نتیجه داده است و
در تلاشهستند تا علیرغم قانون اساسی مقدس ما و حفاظت مطلق آن از آزادی بیان
و اندیشه این فرایند را در آمریکا نیز پیاده کنند.
مؤلف در ادامه مقاله به واکنشهای حامیان هولوکاست در برابر استدلالات و براهین
محققین مکتب تاریخ حقیقی پرداخته و مینویسد: شاید تنها اگر به ادعاهای محققین
مکتب تاریخ حقیقی گوش فرا داده شود صحت و درستی آنها نمودار گردد. اما استماع
این ادعاها با مخالفت شدید یهودیها و نوکرهای آنها در دولت و رسانهها مواجه میشود.
تنها جواب آنها بدین تحقیقات انجام حملات شخصی است حملاتی چون ایراد ضرب و جرح
(فوریسون)، تخریب ابزار امرار معاش (لویشتر و دیگران) و زندان (رودلف، زوندل و دیگران).
باید از خود بپرسیم که اگر محقین مکتب تاریخ حقیقی احمقهایی هستند که به “صاف
بودن زمین ” معتقد هستند و اگر یهودیها و طرفداران نظریه نابودی تمام برگهای برنده
را در دست دارند بنابراین از چه میترسند؟
دکتر گودوین در ادامه مقاله و در بخش نتیجهگری مینویسد: اگر مؤلف در حین مواجهه
با این موضوع عصبانی به نظر میرسد دلیلش این است که واقعا عصبانی هستم. پس
از بررسی جنبههای مختلف موضوع، مشاهده مدراک مستدل و علمی ارائه شده از جانب
محققین مکتب تاریخ حقیقی و شنیدن سخنانی که اجازه پخش در دادگاههای نمایشی
پس از جنگ را نیافتند به سادگی بدین نتیجه رسیدم که این “هولوکاست” چیزی بیش از
یک “دروغ بزرگ ” نیست. باید نشان داده شود که این افسانه فقط وسیلهای بوده برای
بدترین نوع اخاذی. متوجه شدم که صهیونیستها پس از جنگ جهانی اول نیز ادعاهایی
در مورد کشته شدن میلیونها یهودی سر داده بودند اما دروغ بودن این ادعاها بلافاصله
به اثبات رسیده است.
به اعتقاد دکتر ری گودین هولوکاست امروزه تبدیل به صنعتی شده که منافع فرهنگی،
سیاسی و مالی زیادی برای یهودیها و صهیونیسم جهانی دارد. وی در ادامه مقالهاش
مینویسد: محققین مکتب تاریخ حقیقی معتقدند که یهودیها قربانیان جنگ نبودند بلکه
از آن جان سالم به در بردند. اما چرا یهودیها بدین اظهارات واکنش منفی نشان میدهند؟
چنین به نظر میرسد که رد شدن افسانه نابودی یهودیها باید واکنشی توأم با شادی به
همراه داشته باشد، بالاخص از جانب آنهایی که به مدت دههها میپنداشتند که مردمشان
قربانی نسلکشی شدهاند. این امر میتواند سه دلیل داشته باشد: (۱) هولوکاست یک تجارت
بزرگ مالی است که سود بسیار داشته و باعث برانگیختن فریبآمیز حس همدردی در میان
دیگران میشود؛ (۲) مسأله فلسطین؛ و (۳) نیرو و قدرت زیادی که از جانب صهیونیستها و
دیگر یهودیها بر دولتها و رسانههای جهان، بالاخص بر سیاست خارجی و داخلی آمریکا اعمال
میشود.
افسانه مینویسد: بسیاری از آمریکاییها از میلیاردها دلاری که به جیب یهودیها
و اسرائیل سرازیر شده بیخبر هستند. جالب است که دولت اسرائیل در زمان نسل
کشی ادعایی حتی وجود خارجی نیز نداشت. مبلغی که به این “قربانیها ” پرداخت
شده بر اساس رقم افسانهای “۶ میلیون ” محاسبه شده و این غرامتها هنوز هم
ادامه دارند و هر گونه کاهش در این مبالغ کثیر میتواند برای دریافت کنندگان آن
غیر قابل تحمل باشد. در حیقیت اگر یافتههای محققین مکتب تاریخی حقیقی پذیرفته
شوند در آن صورت غازی که برای یهودیها تخمهای طلا میگذارد ناگهان ناپدید خواهد
شد. از طرف دیگر، آنهایی که مجبور شدند به مدت چندین دهه عواقب جنایات نکردهشان
را تحمل کرده و تاوان آنها را بپردازند ممکن است بخاطر آنچه بر سرشان آمده کمی
ناراحت شوند.
منبع: مشرق
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: